تاریخ شرکتهای بزرگ و موفق اگرچه حاوی نکات مهمی دربارۀ چگونگی دستیابی آنها به موفقیت است، اما شاید تاریخ شفاهی شرکتها هم از نظر اهمیت دستکمی از تاریخچۀ آنها نداشته باشد. در شرکت نفت و گاز سرو نیز کم نیستند مدیران و کارمندانی که سالها در این شرکت فعالیت داشته و از نزدیک شاهد تحولات آن بودهاند. مهندس کاظم حیدری که هماکنون بهعنوان سرپرست و مسئول واحد شکلدهی کاتالیست فعالیت دارد، ازجمله افرادی است که بیش از ۱۸ سال از نزدیک در سِمتها و بخشهای مختلف، همراه تحولات شرکت سرو بوده است. تغییر نگرش و خودباوری دو نکتۀ بارزی بود که ما از صحبتهای ایشان دریافتیم. به این مناسبت با ایشان گفتوگوی کوتاهی داشتیم و پای خاطرات هجدهسالۀ او نشستیم؛ خاطرات فردی که از زمان دانشجویی و همان ابتدای کار وارد این شرکت شد و همچنان در آن مشغول است.
برایمان توضیح میدهید چگونه وارد شرکت نفت و گاز سرو شدید و از زمان ورودتان تاکنون شاهد چه تغییراتی در این مجموعه بودهاید؟
بگذارید حرفهایم را از همین روزها و ماههای اخیر شروع کنم. مردادماه امسال برای برخی هماهنگیها به کارخانۀ مرکزی رفته بودم که با صحنۀ بسیار زیبایی مواجه شدم. حدود ۲۰ دستگاه کامیون کشنده در حال بارگیری کاتالیستهای صادراتی بودند، لابد میپرسید چه چیز عجیبی در این صحنه هست؟
بنده سال ۱۳۸۳ که دانشجو بودم، برحسب شرایط مجبور بودم تابستانها و گاه با گرفتن یک ترم مرخصی از دانشگاه، سر کار بروم. از طریق پدرم با شرکت نفت و گاز سرو که در آن روزها روی کسب دانش فنی کاتالیست متمرکز بود، آشنا شدم و بهصورت روزمزد جذب کار شدم.
در طول چند سالی که بین ترمهای تحصیلی برای کار به شرکت سرو میرفتم، رشد و تبدیل فضای تولیدی شرکت از یک محیط کارگاهی به یک محیط کارخانهای را میتوانستم حس کنم، ولی همچنان با یک واحد تولیدی کارخانهای فاصله داشتیم.
سال ۹۰ شرایط مالی شرکت وضعیت خوبی نداشت؛ نیمی از سهام شرکت دولتی بود و به دلیل تغییر مدیران دولتی، حمایتها از این شرکتِ مستعد منقطع میشد، بهطوری که در آن سال خاطرم هست بچهها ۶ ماه حقوق نگرفته بودند. همه از کار دلسرد شده بودیم، مشکلات تولید روزبهروز بیشتر میشد، حتی تهیۀ مواد اولیه به دلیل تحریم هم خیلی سخت شده بود و این وضعیت تا زمان تغییر مدیرعامل جدید سازمان ادامه یافت.
با این اوصاف چه اتفاقی افتاد که طی یک دهه وضعیت تغییر کرد؟
یادم میآید یک روز در حال تعمیر یکی از دستگاههای شکلدهی بودم که مدیرعامل جدید، آقای کریمی، به سالن شکلدهی کاتالیست آمدند و ما طبق معمول با دست و صورتی روغنی مثل همیشه در حال تعمیر دستگاه بودیم. گفتند چرا هر بار شما را میبینم در حال تعمیر این دستگاهها هستید؟ چرا این دستگاهها اینقدر خرابی دارند؟ بهجای اینهمه تعمیر و تعویضکاری فکری اساسی برای حل مشکل بکنید که خودتان هم کمتر خسته شوید. بعد از این صحبتها بررسی کردیم و دیدیم واقعاً اگر دستگاهها خرابی کمتری داشته باشند، نهتنها شرایط تولید بهبود پیدا میکند، بلکه انرژی نیروی انسانی هم در مسیر مناسبتری استفاده میشود. همین حرف باعث شد از آن پس هرگاه با خرابی دستگاهها مواجه میشدم، بهجای اینکه فکر کنم چطور میشود مشکل را حل کرد، اول دربارۀ علت خرابی میاندیشیدم و این دنبال علت گشتن، باعث شد از دستگاههایی که گاه روزانه دو ساعت کارکرد مفید هم نداشتند به دستگاههایی برسیم که دائم کار میکنند و بهصورت ۲۴ساعته در حال شکلدهی کاتالیست هستند. اینگونه بود که با تغییر نگرش، وضعیت متفاوت شد.
بخش مهمی از سالهای فعالیت شما در شرایط ویژه و خاص تحریمها بود. کار کردن در شرایط تحریمی چگونه بود؟ از دید شما چطور میتوان از این شرایط دشوار عبور کرد؟
یکی دیگر از مشکلات اصلی که همیشه درگیرش بودیم، تهیۀ مواد اولیه بود که با همت همکاران واحد تحقیقات و تولید مواد اولیه بومیسازی شد و توانستیم با مواد داخلی، کاتالیست تولید کنیم. یادم میآید روزهای اولی که نمونههای مواد ایرانی میآمد، واحد شکلدهی ما کلاً آن روز را درگیر بود و روز بسیار سختی داشتیم و بچهها میگفتند وای دوباره نمونۀ ایرانی آمده. اما با تغییراتی که در قالبهای دستگاهها انجام شد، همین مواد ایرانی الان شدهاند قلب تمام صنایع فولاد و پتروشیمی.
روزی که قرار بود برای اولین بار جشن رکورد تولید
را در شرکت برگزار کنیم، روز فوقالعادهای بود.
فکر میکنم به رکورد تولید ۲۰۰ تن رسیده بودیم. جشن برگزار شد و به اتمام رسید. در انتهای برنامه آقای مهندس فیضالهزاده، مدیر محترم تولید را دیدم و به ایشان گفتم باورم نمیشود توانستیم ۲۰۰ تن کاتالیست را شکلدهی و تولید کنیم. ایشان جملۀ خوبی گفتند: «۲۰۰ تن که چیزی نیست. اگر در مجموعه همدلی و تلاش و صبر داشته باشیم، به رکوردهای باورنکردنی دست پیدا میکنیم که این رکورد در مقابلش چیزی نیست.»
همین اتفاق هم افتاد و رکورد تولید ۲۰۰ تن در سال ۱۳۹۵به ۳۳۰ تن در سال ۱۳۹۶ رسید و بهترتیب در سالهای بعد افزایشی چندبرابری را نشان داد و در سال ۱۳۹۸ به ۷۰۰ تن، سال ۱۳۹۹ به ۱۳۰۰ تن و در سال ۱۴۰۰ به ۲۵۰۰ تن رسید.
دید توسعهنگر حالا همچنان محور کارها و فعالیتها قرار دارد و بر این اساس ۱۵ هزار متر فضا در کارخانۀ سوم نیز تجهیز شده و برای امسال و سال بعد هدفگذاری تولید معادل ۳۰۰۰ تن و ۵۰۰۰ تن در نظر گرفته شده است. بهشخصه ایمان دارم زودتر از موعد هم به این ارقام خواهیم رسید. سرو به ما یاد داده هیچچیزی دور از دسترس نیست و همهچیز با تلاش دستیافتنی است.
و اما حرف پایانی…
باید این نکته را به خاطر داشته باشیم که ما در شرکت سرو ۶۰۰ نفر کارمند نیستیم، ما ۶۰۰عضو خانوادهایم که کنار هم ایستادهایم. اگر امروز ارسال و صادارت این حجم از کاتالیست را به خارج از کشور داریم، نشانهای از موفقیت بزرگی است که توانستهایم برای کشور به ارمغان بیاوریم. از طرف دیگر، این موضوع مسئولیت بزرگی را هم به ما یادآور میشود که باید کیفیت بالای محصولاتمان را حفظ کنیم.
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.