در سالروز افتتاح پتروشیمی مسجد سلیمان، در گفت وگویی با مهندس حسین صالحی نیا، رئیس مجتمع پتروشیمی مسجد سلیمان مروری داشتیم بر اینکه چگونه این مجموعه مسیری طولانی را در زمانی کوتاه و به شکلی شگفت انگیز طی کرد و در زمان تحریم، کرونا و رویگردانی تولیدکنندگان جهانی، چگونه خودکفایی در تولید کاتالیست داخل کشور توانست بالی برای پرواز این مجموعه باشد.
لطفاً معرفی کوتاهی از خودتان برای افرادی که با شما آشنایی ندارند، بفرمایید؟
بنده حسین صالحی نیا، از سال ۹۱ در پتروشیمی مسجد سلیمان به عنوان مدیر مهندسی مشغول بودم و در شهریور سال ۹۵ به عنوان مدیر پروژه یا مدیر طرح پتروشیمی مسجد سلیمان انجام وظیفه می کنم.
با توجه به اینکه در سالروز بهره برداری پتروشیمی مسجد سلیمان به عنوان نماد اقتصاد مقاومتی قرار داریم و شاهد اتصال پتروشیمی مسجد سلیمان به زنجیرۀ اوره آمونیاک کشور و صادرات این محصول هستیم. این مجتمع طی سال های گذشته از لحاظ اشتغالزایی چه عملکردی داشته است؟
دربارۀ پتروشیمی مسجد سلیمان در دو مقطع می توان صحبت کرد. یک مقطع پروژه است و یک مرحله راه اندازی و تولید محصول و افتتاح مجتمع.
از سال ۹۴ که زمین را تحویل پیمانکار دادیم، با توجه به جمیع جهاتی که دربارۀ زمان بندی پروژه پیش بینی شده بود، حدود شش هزار نفر در سایت مشغول به فعالیت بودند. که باتوجه به راه اندازی واحد، این تعداد امروز به ۱۵۰۰ نفر رسیده است. همزمان با توجه به خرید تجهیزات پروژه، هدفمان این بود و موفق هم شدیم که برای خیلی از تجهیزاتی که امکان ساخت آنها در داخل کشور وجود دارد، به دنبال حمایت از تولید داخل، با سازندگان داخل کشور در ارتباط باشیم.
دانش فنی مجتمع پتروشیمی مسجد سلیمان در واحد آمونیاک متعلق به شرکت کازالۀ سوئیس است و واحد اوره و گرانول متعلق به شرکت تویوِ ژاپن است. این دو شرکت از شرکت های معتبر و نامدار هستند. خاطرم هست آن زمان ما تحریم بودیم و هیچکدام از این شرکتها پاسخ ما را نمیدادند و با پیگیری های مدیریت عامل، آقای دکتر داوودی، شرکت پیدک با این دو شرکت توافقات درونی حاصل کرد و از طریق آن ما با این دو شرکت ارتباط گرفتیم.
زمانی که یک شرکت ایرانی در کنار شرکتهای خارجی قرار میگیرد، چقدر دانش فنی موردنظر قابلانتقال است؟
دانش فنی مقوله ای است که در دنیا باید ثبت جهانی شود و امتیازی اختصاصی برای لایسنسور پدیدآورندۀ آن شرکت محسوب می شود. آن زمان در مذاکرات با لایسنسورها، شرکتی را می شناختم که ثابت شد می تواند دانش فنی آمونیاک را داشته باشد، اما چون هیچ حمایتی صورت نگرفت و حجم سرمایه گذاری و ریسک مربوطه بالا بود، این کار انجام نشد. من شخصاً معتقد بودم این شرکت دانش موردنیاز را دارد، اما در سطح کلان، تصمیم گیری هایی برای حمایت از این شرکت ها لازم است تا بتوانند فعالیت کنند. مثلاً من زمانی را یادم می آید که حتی برای نصب کوچکترین ماشین آلات در صنعت نفت باید از کشورهای خارجی می آمدند؛ اما این مشکل برطرف شد و الان صفر تا صد نصب ماشینآلات شرکت های پتروشیمی را کارشناسان ایرانی انجام می دهند. اما برای رسیدن به این مرحله، نکتۀ اصلی اینجاست که زمان بندی پروژه بهروز و به موقع انجام شود که این مشکلات هم به وجود نیاید.
در این پروژه به دلیل تحریم و پدیدۀ کرونا، هیچ کاری فراتر از تعهدات قراردادی صورت نپذیرفت؛ در واقع خود کارفرما بود که همۀ سختی های تحریم را مدیریت کرد. ما با مشکلات بسیاری مواجه شدیم، ازجمله انتقال دانش فنی، انتقال تجهیزات و موارد بسیارِ دیگر، و یادمان نمی رود که از بعد نوامبر ۲۰۱۸ چه مشکلاتی داشتیم. اما ما در اوج تحریم، پروژهای را به پایان رساندیم که بزرگترین پروژۀ کشور شد و خود ما آن موقع نمی دانستیم، اما کارشناسانی که آمدند، اذعان کردند که برای اتمام پروژهای مشابه مسجد سیلمان حداقل دوازده یا پانزده سال زمان نیاز دارند. اما ما در اوج تحریم و کرونا و همینطور پدیدۀ تأمین مالی، کار را در طول کمتر از شش سال به پایان رساندیم که بینظیر بود و به نظر من می تواند الگو باشد. حتی اگر منابع مالی به ما اجازه می داد، می توانستیم پنج ساله هم به بهره برداری برسیم. اگر بخواهیم این پروژه را با پروژه های مشابهی که داخل کشور احداث و طرح شده، مقایسه کنیم، اینها حداقل دوازده تا چهارده سال زمان برده و تأمین منابع مالی نیز چندان برای آنها مشکل نبوده، اما کرونا و تحریم می تواند پروژه را از رده خارج کند، ولی ما ضربتی کار را شش ساله به اتمام رساندیم.
این پروژۀ عظیم تا چه حد در آبادانی و پیشرفت این منطقه سهم داشته و برای مردم چه مزایایی داشته است؟
پاسخ به این سؤال شما به چند دلیل کمی سخت است. مسجد سلیمان بیش از صد و اندی سال پیش با کشف اولین چاه نفت دِین خود را به کشور و آبادانی آن ادا کرد. اولین چاه نفت نقش خوبی داشت، اما به این دلیل که انگلیسی ها مدیریت نفت این منطقه را برعهده داشتند، خیلی به این منطقه نگاه ویژه ای نشد. اولین صنایع و مجموعۀ بزرگی که در شمال خوزستان و جوار شهر مسجد سلیمان افتتاح شد که به شهر اولین ها معروف است؛ پتروشیمی مسجد سلیمان بود که آن هم صرفاً و صرفاً، تأکید می کنم، فقط همت و تلاش آقای دکتر داووی بود که علاقه مند به آبادانی کشور و منطقۀ خود بود و تصمیم گرفت به رغم مشکلات، کار بزرگی را اینجا آغاز کند و شالوده ای در این منطقه برای رشد بنیان گذارد.
با توجه به شعار امسال که تولید دانش بنیان است، به نظر می آید این شعار براساس خودکفایی و بومی سازی کالاهای استراتژیک تحقق یابد؛ یکی از این کالاها هم کاتالیست بود که پتروشیمی مسجد سلیمان برای اولین بار وارد آن شد. نظر شما دربارۀ حمایت و دستاورد اینکه ما به سمت حمایت از کالاهای استراتژیک تولید داخل برویم، چیست؟
به هرحال امسال شعاری که مقام معظم رهبری مطرح کردند، تولید، دانش بنیان و اشتغال زایی است. اگر این مثلث را به هم بچسبانیم، میبینیم که موضوعی که کشور و صنایع داخل دنبال آن هستند، کامل خواهد شد. سؤال شما مقدمه ای لازم دارد و آن این است که بدانیم ایرانی شدن تجهیزات تا چه حد موضوع مهمی است؟ به عنوان یک ایرانی بسیار خوشحال می شوم که یک قطعه ای ساخت ایران باشد و از لحاظ کیفیت هم با نمونه های خارجی برابری کند. این موضوع باعث می شود صنعت آرامشی داشته باشد و بداند که اگر با مشکلی روبه رو شد، با یک تلفن دو سه روزه حل می شود و از لحاظ تولید دچار مشکل نمی شود. این باعث خوشحالی و افتخار است که ما در دهۀ اخیر این موضوع را مشاهده کردیم.
قلب تپبندۀ مجموعه شما کاتالیست است. شما اواسط سال ۹۶ به سمت خرید از داخل کشور آمدید. بفرمایید چه شد که به لحاظ فنی امضای تأییدیۀ شما در پروپزال های ارائه شده نقش گرفت و این اعتماد چگونه ایجاد شد؟
کاتالیست جزو محصولات با تکنولوژی بالا و به اصطلاح «هایتک» است که سال های گذشته همواره در دست شرکت های اروپایی بوده است. اینکه کشور ما به چه تدبیری وارد این عرصه شد، من فکر می کنم کسانی که در کشور ما همت کردند که در این زمینه ما را از وابستگی به کشورهای خارجی رها و خودکفا کنند، قابل تقدیر و تحسین هستند. در این ارتباط تحریم ها همانطور که تهدید هستند، تصور میکنم فرصت هم هستند. آن زمان شرکت سرو به عنوان یکی از شرکت هایی که می توانست کاتالیست های اوره و آمونیاک موردنیاز ما را بسازد، مطرح بود و پیشقدم شد. اینکه چرا ما نرفتیم سراغ شرکت های خارجی، صادقانه بگویم، نه اینکه نرفتیم؛ رفتیم اما مشکلاتش زیاد بود. معمولاً کاتالیست های واحد اوره و آمونیاک را شرکت های تاپسو دانمارک و سودکمی هند می سازند که برندهای معتبری هستند، اما وقتی مشخصات فنی شرکت سرو را با این شرکت های مطرح مقایسه می کردیم، تفاوت چندانی را میان کاتالیست های شرکت سرو و شرکت های خارجی ندیدیم. این باعث شد که ما پیشنهاد شرکت سرو را با در نظر گرفتن نگرانی هایی که وجود داشت، بپذیریم. چون برخی از این کاتالیست ها برای بار اول قرار بود استفاده شوند و عملیاتی نشده بودند. این شد که آنها را از لحاظ فنی بررسی کردیم، اما در نهایت قانع شدیم که شرکت سرو هم میتواند این کاتالیست ها را بسازد. این نوع تصمیم گیری و این نوع عملکرد که از صنایع داخلی حمایت شود، به رغم ریسک های پنهان و آشکار، کار آسانی نیست و یک مدیرعامل باید این تصمیم را بگیرد.
این درایت و تدبیر آقای دکتر داووی بود که تأکید کرد ما هرچقدر می توانیم باید با توجه به مشکلات ناشی از تحریم، به سمت شرکت های دانشبنیان و داخلی حرکت کنیم و عواقب آن به عهدۀ پتروشیمی مسجد سلیمان است؛ اما بررسی های فنی باید انجام شود. ما با همۀ شرکت هایی که ادعا می کردند کاتالیست ساز هستند، مذاکره کردیم، اما تنها شرکتی که با طیب خاطر و اعتمادبه نفس اعلام کرد که می تواند مجموعۀ کاتالیست ها را برای ما بسازد، شرکت سرو بود. خب همیشه نگرانی برای اولین شرکتی که می خواهد خود را نشان بدهد، وجود دارد؛ اینکه آیا کاتالیست ها استقامت کافی در مقابل فشارهای دمایی را دارند یا نه. اما با همۀ این ریسک ها، تصمیم بر این شد و ما در سال ۹۶ توانستیم قراردادمان را برای اولین بار در ایران برای تأمین تمام کاتالیست های حوزۀ اوره و امونیاک ببندیم. من فکر میکنم در ایران هیچ شرکتی نتوانست همۀ تیپ کاتالیست های موردنیاز خود را از یک شرکت بخرد و ما این کار را با نگاه ملی انجام دادیم. آن زمان هم مشکلاتی بود، اما در جریان مذاکرات به این نتیجه رسیدیم که این شرکت به دلیل پیشینۀ خود و نیروهای متخصصی که در آن هستند و دانشی که کسب کرده و اعتقاد و شعارش، در ساخت این کاتالیست ها مناسب است. الان هم خوشبختانه در سالگرد راه اندازی مجتمع مسجد سلیمان از تمام پارامترهای این کاتالیست ها راضی هستیم، بهخوبی با نمونه های جهانی مقابله میکنند و کاتالیست های ریفرمر این شرکت اتفاقاً یک سر و گردن از نمونه های جهانی بهتر هستند؛ چون میدانم چه نوساناتی در خط تولید وجود دارد. اینکه شما در شرایطی باشید که کارخانه نرمال است و بخواهید از کاتالیست های ایرانی استفاده کنید، خیلی متفاوت است با زمانی که شما میخواهید از صفر کار را راه بیندازید و شوک های متعددی در این زمینه باشد که البته طبیعی هم هست. بااینحال این کاتالیست به خوبی جواب داد و به جرئت میگویم ۵۰ الی ۶۰ درصد از نمونۀ خارجی بهتر است.
سایر کاتالیستهای شرکت سرو هم اگر بهتر از خارجیها نباشند، هم سطح با آنها هستند. با اینکه ما تحریم بودیم، اما شرکت تاپسو خیلی مایل بود قبل از نوامبر ۲۰۱۸ همۀ کاتالیستها را بفرستد که به دلایلی، به بعد از تحریم موکول شد. ما همزمان با تاپسو و سودکمی هند هم مذاکرهای داشتیم و خاطرم هست بعد از ۴ نوامبر این شرکتها دیگر هیچ تمایلی به ما نشان ندادند و ما را طرد کردند. اما بعد از ساخت و استفاده از کاتالیست سرو دیدیم سروکلۀ واسطهها پیدا شد و شگردهایی هم برای ترغیب پیاده کردند. وقتی فهمیدند ما کاتالیست ریفرمر بومیسازیشده در داخل کشور داریم، برای بازارگرمی میگفتند تکنولوژی جدید آوردهاند، اما به جرئت میگویم ایندفعه برگ برنده دست ما بود و به دلیل زحمات شرکتهای دانشبنیان و شرکت سرو، ما پرافتخار مقابل این شرکتهای خارجی ایستادیم و دست رد به سینۀ آنها زدیم. باید بگویم که دست رد به سینۀ شرکتهای خارجی زدن، راحت نیست و بستگی به مدیریت شرکت دارد. این اتفاق به یک مؤلفه بستگی دارد و آن هم ظرفیت بالای شرکت سازندۀ کاتالیست است که به دانشی رسیده که میتواند کاتالیست خوب در حجم زیاد بسازد. این مؤلفه، ما را در مقابل شرکتهای خارجی که زمانی التماس آنها را میکردیم، سربلند کرد و آنها را طرد کردیم و با قدرت میتوانیم بگوییم که خودکفا شدهایم. در صنعتی که ما کار میکنیم واقعاً لحظۀ فوقالعادهای است و در کلام نمیگنجد که به یک شرکت خارجی بگوییم که ما خودمان کاتالیست داریم و خودکفا هستیم.
کیفیت تعهدات سرو در زمان تحویل کاتالیست و واگذاری رضایتبخش بود؟ خدمات بعد از آن چطور؟
سؤال شما یک مقدمه دارد و آن اینکه اگر شما یک قطعه یا کاتالیست را نیاز داشته باشید و مطمئن باشید که بخش داخلی میتواند با یک تلفن آن را برای شما بفرستد، میتواند خیلی به بخش تولید کمک کند. اگر یک کاتالیستمان مشکل پیدا کند، دیگر نگران نیستیم و خیلی راحت میتوانیم از ظرفیت شرکت سرو استفاده کنیم و در یک مدت کوتاه بهخاطر ارتباطی که بین صنعت و تولیدکنندۀ کاتالیست برقرار است، آن مشکل را حل میکنیم. هر قراردادی یک مشخصات و شرح کار دارد و آنچه در قراردادها بود، خوشبختانه این شرکت بهخوبی از پس تعهداتش برآمد. خدمات پس از فروش شرکت سرو را من یک امتیاز تلقی میکنم و خب، تجربهای که این شرکت دارد و آشناییای که با شیوۀ کار دارد. در زمان لود شدن کاتالیست نیاز است بخش فنی شرکت سرو بهعنوان ناظر حاضر باشد و خوشبختانه هربار همکاران این مجموعه با یک نامهنگاری در کنار ما حاضر میشدند و پیشنهادهای خوبی ارائه میکردند و پس از تولید هم باز علاقهمند بودند نتیجۀ عملکرد کاتالیستشان را ببینند. همکاران ما هم نگران بودند که نوسانات فشار و دما چقدر میتواند روی کاتالیست اثر بگذارد. از این رو از خدمات شرکت سرو استفاده کردند؛ بهنوعی میتوان گفت خدمات پس از فروش این شرکت، نقطۀ بسیار مثبتی است و مثل سایر پارامترهایی که در ساخت کاتالیست رعایت کردند؛ عالی است.
چه انتظاری از شرکت سرو دارید؟
شرکت سرو آنقدر کارشناسان مجرب و خوبی دارد که شاید توصیههای ما فقط دوستانه باشه و قطعاً همۀ نکاتی که نیاز است را قبلاً لحاظ کردهاند و میکنند. اما آنچه بهعنوان یک هموطن میتوانم به این شرکت عرض کنم ضمن تشکر از تلاششان فقط دو چیز است که با بهکارگیری آن میتوانند در قلۀ تولیدکنندگان کاتالیست قرار بگیرند. البته الان هم هستند، اما چون تازه وارد میدان جهانی تولید شدهاند، در مقابلِ شرکتهایی قرار دارند که پنجاه سال است در این حوزه فعال هستند. هرچند خبر دارم که کاتالیستهای دیگری را هم صادر کردهاند و عملکرد آنها در این بخش نیز رضایتبخش بوده است. یکی کیفیت است که فکر کنم شرکت سرو باید به عنوان یک میثاق اساسی به آن فکر کند و با برنامۀ منسجمتری برای تولید و کیفیت پیش رود و یکی دیگر هم مشتریمداری است که فکر میکنم شرکت سرو تا الان به بهترین شکل آن را انجام داده است. بنابراین اگر به مشتری و کیفیت توأمان فکر کند؛ بهتر و قویتر مسیر خود را ادامه خواهد داد.
و کلام پایانی با خوانندگان فصلنامۀ سرو ماندگار؟
واقعیت این است که ما باید به سمت خودکفایی برویم؛ البته نه به این معنا که هیچ وابستگی به خارج نداشته باشیم، بلکه در ساخت کالاهای با تکنولوژی بالا خودکفا شویم، چون وقتی ببینند ما نیازمند هستیم، این امر ابزاری میشود برای استکبار جهانی. ما تا الان بسیار خوب در این زمینه پیش رفتهایم و راهمان را ادامه خواهیم داد. دربارۀ کالاهایی که هایتک نیستند رویارویی با این مسائل راحتتر است، اما در زمینههای دیگر مثل صنعت نفتوگاز، کاتالیست یک ابزار فشار است و نیاز به سیاستگذاری و حمایت دارد.
من به عنوان یکی از افرادی که در بخش صنعت کمی تجربه دارم خواهشم از همۀ تصمیم گیرندگان این است که از شرکتهای تولید داخل حمایت کنند. ما حتماً به تغییراتی در قوانین و تغییر نگرش به شرکتهای ایرانی نیاز داریم. ما شعار «می توانیم» را در مسجد سلیمان عملی کردیم و نیاز داریم همۀ کشور این را عملی کنند. ما چیزی از شرکت های خارجی کم نداریم و اگر تصمیمات به موقع گرفته شوند، میتوانیم بهراحتی با خارجی ها مقابله کنیم. البته راه دشوار است، اما باید سازوکارهای تسهیل را فراهم کنیم. همۀ لوازم و چیزهایی که نیاز است وجود دارد، فقط باید به موقع تصمیم گرفته شود. این شرکتها باید روی پای خود بایستند و به جایی برسیم که خودشان صادرکننده شوند و ما بهعنوان ایرانی، در مقابل کسانی که برای فروش یک محصول مشکل و تحریم ایجاد می کنند، سرمان را بالا بگیریم. امید است روزی برسد که به طور کامل در زمینۀ کالاهای استراتژیک و صنایع هایتک خودکفا شویم.