دکتر بهرام سبحانی؛ رئیس هیئت‌مدیرۀ انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران: باید در جهت بومی‌سازی نیازهایمان قدم برداریم!

دکتر بهرام سبحانی یکی از نخستین حامیان و پیشگامانی هستند که از اوایل دهۀ ۹۰ و قبل از آنکه سکان هدایت مجموعۀ فولاد مبارکۀ اصفهان را به دست بگیرند و زمانی که واردات کاتالیست در شرایط مساعدی قرار داشت و نیازی به داخلی‌سازی کاتالیست احساس نمی‌شد، حمایت‌های خود و عملاً نخستین توافق‌نامۀ استفاده از کاتالیست فولادی ساخت داخل را به امضا رساندند؛ به‌طوری که پس از انتصاب به‌عنوان مدیرعاملی شرکت فولاد مبارکۀ اصفهان نخستین مجوز صنعتی استفاده از کاتالیست نفت و گاز سرو در یک ریفرمر کامل را صادر کردند. در این شماره از فصل‌نامۀ سرو ماندگار گفت‌وگوی صمیمانه‌ای با ایشان داشته‌ایم که شرح آن در ادامه آمده است.

آقای دکتر، ضمن تشکر از آنکه وقت گرانبهایتان را به ما و خوانندگان این نشریه اختصاص داده‌اید. به‌عنوان سؤال نخست، شما ابتدا در شرکت ملی نفت مشغول به فعالیت بودید، در سال ۱۳۶۲ با ۵ سال سابقۀ کار در شرکت ملی نفت ایران در پالایشگاه آبادان به استخدام طرح فولاد مبارکه درآمدید و نقشۀ جامع فولاد کشور و طراحی و احداث فولاد مبارکه با نقش‌آفرینی شما همراه بوده است. چه شد که از حوزۀ نفت به فولاد آمدید؟
من تا سال ۶۲ در پالایشگاه آبادان به‌عنوان پرسنل شرکت نفت مشغول به کار بودم، در یک مقطع، در واقع اواخر سال ۵۷ بود که مرخصی تحصیلی گرفتم و بعد از آنکه به علت جنگ پالایشگاه تعطیلی کوتاه‌مدتی داشت، به اصفهان آمدم و همان‌طور که گفتید از سال ۶۲ به این مجموعه اضافه شدم.

آیا اگر به گذشته بازگردید، بازهم این تصمیم را می‌گیرید و به سراغ معادن و فولاد می‌روید یا مسیر نفت را ادامه می‌دهید؟
اگر به گذشته بازگردم، بله. فکر کنم همین مسیر را انتخاب می‌کنم. چراکه پالایشگاه آبادان و ساختار شرکت نفت به صورت یک مجموعه درآمده بود و طبق سنوات گذشتۀ خود بر یک روال حرکت می‌کرد و من در واقع جزئی از آن بودم که وارد جمع بزرگی شده بودم و نمی‌توانستم خیلی تأثیرگذار باشم، و خودبه‌خود باید با مجموعه همراه می‌شدم؛ اما شرایط در صنعت فولاد فرق می‌کرد. آن زمان برای طرح فولاد مبارکه دعوت شدم. وقتی به حوزۀ فولاد ورود کردم، چون هم‌زمان با آغاز کار فولاد مبارکه بود، در همۀ موارد و اجزای آن تأثیرگذار شدم، و تأثیرگذار بودم و در واقع می‌توانستم نقش‌آفرینی کنم. بنابراین فکر کنم راهم را درست آمده‌ام و این همسو با علاقۀ بنده بود. حتی اگر به گذشته بازگردم، دوباره همین مسیر را انتخاب خواهم کرد.

حضرتعالی یکی از نخبگان صنعت فولاد و نفت کشور هستید که تحصیلات خود را در امریکا گذرانده‌اید، توصیۀ شما به جوان‌هایی که در مسیر صنعت داخل مشغول به فعالیت هستند، چیست؟
توصیه‌ای که می‌توانم به قشر آینده‌ساز صنعت و کشور داشته باشم این است که به‌جای یأس و ناامیدی، و فکر کردن به نتیجۀ کار که آیا کاری که شروع کرده‌اند به نتیجه می‌رسد یا نه، و اینکه برای موفقیت فقط به پول و پارتی نیاز است، می‌گویم خیر، این افکار را برای یک بار کنار بگذارند و بر توانایی‌های خود تکیه کنند، آن‌ها را پرورش دهند، پشتکار داشته باشند، در واقع به پشتکار بچسبند، و کارشان را با علاقه انجام دهند. قول می‌دهم که حتماً موفق می‌شوند. یقیناً خدا هم کمک می‌کند. البته قبول دارم که شرایط مثل دوران جوانی ما نیست؛ شرایط بازار کار الان و وضع اشتغال خیلی مطلوب نیست و متأسفانه جمعیت بیکار زیاد شده است، ولی نکته‌ای که می‌خواهم توصیه کنم این است که کار فقط استخدام نیست! اینکه فکر کنیم اگر کسی نتوانست در مجموعه‌ای استخدام شود، بیکار می‌ماند، خیر. هر فرد مملو از استعدادهای منحصربه‌فرد است و باید روی آن تمرکز کند. انتهای صحبتم این است که اشتغال صرفاً به‌منزلۀ استخدام نیست؛ خویش‌فرما فعالیت کنند تا وارد مجموعه‌ای شوند و آنجا فعالیت کنند.

تجربیات شما بسیار ارزشمند است، آیا قصد نگارش کتابی برای بیان تجربیات ارزشمند و خاطرات خود ندارید؟
واقعیتش زمان اجازه نمی‌دهد، اما اگر دوستان نگارش‌هایی را که از بنده در جاهای مختلف وجود دارد، در قالب یک مستند تجربه‌نگاری دربیاورند، بنده هم استقبال می‌کنم. مهم کتاب بنده نیست، مهم این موضوع است که از این تجربیات برای شکوفایی نسل جوان استفاده شود.

از همان ابتدا شروع کنیم. تشکیل جلساتی برای بومی‌سازی صنعت کاتالیست. اهتمام استفادۀ صنعتی از کاتالیست در زمان مدیریت شما در شرکت میدکو صورت پذیرفت. جلسه‌ای با حضور معاون وزیر صمت و نمایندگان شرکت تولیدکنندۀ کاتالیست ایرانی و حضرتعالی. در آن جلسه چه گذشت؟
درمورد کاتالیست‌ها، بله. فکر کنم اوایل سال ۹۰ بود که شرکت نفت و گاز سرو روی کاتالیست‌های فولادی تست‌های نیمه‌صنعتی نهایی خود را سپری می‌کرد، زمانی بود که ما پروژۀ احیای مستقیم فولاد سیرجان ایرانیان را در بردسیر داشتیم و کم‌کم داشتیم آماده می‌شدیم برای راه‌اندازی و باید کاتالیست تهیه می‌کردیم. کاتالیست‌ها در آن زمان سه سورس داشتند، یک سورس امریکایی، یک سورس ژاپنی و یک شرکت هندی که با لیسانس کار می‌کرد. طبیعتاً از دوتای نخست نمی‌توانستیم خرید کنیم و مثل اتفاقی که از ابتدای فعالیت صنعت فولاد تا آن زمان در حال رخ دادن بود، به سراغ کاتالیست هندی رفته بودیم.
شرکت هندی هم با توجه به انحصاری بودن، شرایط بسیار سختی را پیشنهاد می‌کرد. ما پول می‌دادیم، اما ضمانت‌نامه نمی‌توانستیم بگیریم؛ زمان‌ تحویل آن کارخانه متناسب با زمان اورهال‌ واحدهای ما نبود، ولی چاره‌ی دیگری هم نداشتیم، یعنی گزینۀ دیگری نداشتیم.
ازطرفی، ما می‌خواستیم ثبت سفارش‌ها را نهایی کنیم که هم‌زمان با مراحل نهایی تولید صنعتی کاتالیست در شرکت سرو بود. وزارتخانه هم می‌گفت کاتالیست تولید داخل می‌شود و شما اگر امکانش را دارید، این کالا را وارد نکنید. در جلسه‌ای که فکر می‌کنم آقای صادقی نیارکی حضور داشتند، گفتیم که این پلنت برای اولین بار دارد راه‌اندازی می‌شود و باید تحت ضمانت تأمین‌کننده باشد و من به سبب همین بحث ضمانت، نمی‌توانم الان از کاتالیست داخلی که هنوز امتحان خودش را پس نداده، استفاده کنم. درخواست ما این بود که ابتدا محمولۀ اول را از خارج خریداری کنیم تا پس از دریافت تأییدیه‌های کیفیِ محصول داخلی، تولید داخل را جایگزین نمونۀ خارجی کنیم. در آن جلسه تصمیم بر این شد که ما خریدمان را فقط برای یک بار از خارج انجام دهیم و خب تصمیم منطقی و درستی هم بود. بالاخره وقتی یک شرکت صاحب دانشی است و میلیاردها تومان سرمایه‌گذاری می‌کند تا کارخانه‌ای را راه‌اندازی کند، باید در کنارش قرار بگیریم. از این رو ما مسیر منطقی را در آن زمان ریل‌گذاری کردیم.

نخستین استفاده از کاتالیست ایرانی در فولاد مبارکۀ اصفهان در زمان مدیریت شما انجام شد. چه شد که امضای شما پای قراردادها و صورت‌جلسه‌های استفادۀ حداکثری از توان تولید داخل با نگاه حمایتی کالای استراتژیک کاتالیست نقش گرفت؟
من در همان جلسه شخصاً و در واقع داوطلبانه گفتم که ما حتماً خریدهای بعدی‌مان را از داخل انجام خواهیم داد. چون با برخوردی که طرف هندی با ما داشت و به صورت انحصاری هم به‌ناچار باید از او خرید می‌کردیم، در پیِ این بودم که جایگزینی برای آن پیدا کنم؛ جایگزین داخلی. در ضمن، اگر بحث ضمانت‌نامه‌های پیمانکار نبود، حتماً از همان ابتدا ریسک خرید از داخل را می‌پذیرفتم. چون دست‌کم در ریسک‌پذیری خیلی راحت هستم، البته ریسک حساب‌شده و منطقی.
بنده بر این باورم تا جایی که می‌شود باید پولمان را در حوزۀ بومی‌سازی صرف کنیم تا اینکه به خارجی‌ها بدهیم و از خارج جنس بگیریم که هم ارز از کشور خارج نشود و هم به‌هرحال، بحث اشتغال در کشور در میان است.
گزارشی‌هایی که از واحدهای فنی که چند سال در این پروژه فعالیت داشتند، به دست ما می‌رسید این بود که کاتالیستِ تولیدشده در شرکت نفت و گاز سرو، از نظر کیفی با نوع مشابهش که از هند می‌آمد، کاملاً قابل‌رقابت است و هیچ مشکلی برای استفاده در مقیاس بزرگ‌تر از چند تیوب ندارد. درنتیجه، ما هم خیالمان راحت‌ شد و دستورات لازم را برای استفادۀ کامل یک ریفرمر صادر کردیم.
در واقع با نگاه خاصی که به مسئله بومی‌سازی داشتیم؛ یعنی ریسک‌پذیری با هدف اصلاح ایرادات کالای ایرانی، و نه شانه خالی کردن از استفاده از کالای ایرانی برای جایگزینی، توانستیم خیلی از واحدهای فولادی‌مان، به‌ویژه در فولاد مبارکه را از ابتدا تا انتهای خط تولید، مانند فولادسازی، احیا، گندله‌سازی و نوردهای سرد و گرم و یا تولید ورق رنگی گالوانیزه، به کمترین سطح وابستگی خارجی برسانیم.
یکی از دستاوردهای بومی‌سازی کاتالیست، قطع واردات آن است؛ ضمن اینکه امسال نخستین کاتالیست فولادی توسط نفت و گاز سرو به خارج از کشور (به یکی از کشورهای حوزۀ CIS) صادر شد. این افتخار یقیناً به تمام متخصصان و مدیران صنعت فولاد و کاتالیست، مخصوصاً حامیان اصلی همچون حضرتعالی تعلق دارد. در این باره نظرتان چیست؟
خب من واقعاً خوشحالم که شرکت نفت و گاز سرو علاوه بر تأمین نیاز داخلی، موفق شد کاتالیست باکیفیت و در بعضی موارد، بهتر از نمونه‌های خارجی را تولید کند و نیاز کل صنعت فولاد کشور را تأمین کند. خوشحال هستم که در بحث صادرات هم اقدام کرده و موفق شده این محصول را به کشورهایی نیز صادر کند. باعث افتخار کشور است و من هم به‌ نوبۀ خودم از این اقدام تقدیر و تشکر می‌کنم و اگر نقشی هم در این زمینه داشتم، فقط و فقط به‌خاطر حمایت از تولیدکنندگان داخلی کشورمان بوده است.

امسال چهارمین همایش دوسالانۀ بومی‌سازی کاتالیست در صنعت فولاد را شاهد خواهیم بود که به میزبانی نفت و گاز سرو برگزار می‌شود. جایگاه این کنفرانس های تخصصی و علمی را در صنعت فولاد چگونه ارزیابی می‌کنید؟
اگرچه که در کشور سمینارهای متعددی به‌ویژه در مباحث آهن و فولاد برگزار می‌شود که بعضاً هدفمند نیست و یا خروجی ندارد، ولی همایش‌هایی که با موضوعیت کاتالیست‌ها تاکنون برگزار شده و من نیز در یکی دو دوره از آن حضور داشتم، به‌شخصه برخی اطلاعات فنی را دریافت کردم.قطعاًً برگزاری چنین همایش‌هایی در جهت ارتقای سطح کیفی و برقراری تعامل بین حاضران بسیار مثبت خواهد بود.

شما به‌عنوان رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد، بفرمایید که حلقه‌های ارزش زنجیرۀ تأمین در توسعۀ پایدار صنعت فولاد چه نقشی را می‌توانند ایفا کنند؟
وقتی صحبت از پایداری در صنعت می‌کنیم، روی چند مورد باید متمرکز شویم. در ابتدا باید شرایط تحریم کشور را بپذیریم و اینکه در تأمین نیازهای اساسی مشکل داریم؛ مشکلاتی که می‌توانند سبب توقف خط تولید شوند. در این شرایط ممکن است به‌ناچار قطعاتی را با برند تقلبی بخریم که کیفیت پایین کالا و جنس نامرغوب، تماماً هزینه‌هایی را بر صنعت ما تحمیل می‌کند و آسیب‌هایی به صنعت می‌زند که آن را از پایداری خارج می‌کند. بنابراین تنها راه پایدار بودن، علاوه بر بحث زیرساخت‌ها، مثل تأمین گاز و برق و آب و مواد اولیه و غیره، بحث قطع وابستگی به خارج است. هرقدر ما بتوانیم در جهت بومی‌سازی نیازهایمان قدم برداریم و وابستگی‌مان را کاهش دهیم، قطعاً به پایداری این صنعت کمک کرده‌ایم. این سیاستی است که ما در انجمن فولاد دنبال می‌کنیم؛ یعنی به شناسایی نیازها به شکل‌های مختلف می‌پردازیم و از آن‌ها حمایت می‌کنیم.

از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، سپاسگزاریم. کلام پایانی شما برای مخاطبان صنعت کاتالیست کشور چیست؟
الحمدالله با تلاشی که شما و همکارانتان در شرکت نفت و گاز سرو داشته‌اید، موضوع کاتالیست در حوزۀ احیای مستقیم کاملاً حل شده است. آرزویم این است روزی را ببینم که مسیر دستیابی به دانش کاتالیست‌ها تماماً به همت شرکت سرو انجام شود تا در کنار تحقق اهداف اقتصادی، در قطع وابستگی و تولید داخل نیز موفق شویم. انشاالله که موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *