آقای بابایی گفت:
شرکت نفت و گاز سرو در تأمین کاتالیست هایی که به واقع یکی از حیاتی ترین نیازهای صنعت نفت و پتروشیمی کشور بود، کاری مهم و گامی رو به جلو پیمود. نتایج این دستاورد را اکنون در تولیدات مستمر و روزانۀ شرکت هایی مشاهده می کنیم که بدون هراس از کمبود نیازهای کاتالیستی، ضمن تأمین نیاز داخلی، راه خود را به بازارهای صادراتی گشوده اند.
اما در نقطۀ هم تراز با تلاش و ارمغان ارزندۀ شرکت نفت و گاز سرو برای این صنعت، باید از مدیران و تصمیم سازانی هم گفت که اعتماد کردند، قدم در این راه نو گذاشتند و با خرید از شرکت نفت و گاز سرو، راه را بر کسانی که صنعت ما را محدود می کنند، بستند و از سوی دیگر، راه را برای شرکت هایی که می خواهند در مسیر خرید از یک شرکت داخلی، گام بگذارند، روشن کردند و امروز، خوشبختانه ارزش و عملکرد این تولیدات برای اکثر فعالان این حوزه مشخص شده است. این همایش نیز گامی اثربخش بود تا ضمن معرفی عملکردهای فنی و تخصصی، مدیران گرد هم بیایند و مقدمه ای باشد برای استفاده و اعتماد به تولیدات شرکت نفت و گاز سرو که انصافاً کارنامۀ درخشانی از خود به جای گذاشته و این مهم در گزارش های فنی و تخصصی واحدهای گوناگون پتروشیمی نیز نمایان بود.
من خاطرهای شیرین بیان می کنم که تا حدود زیادی، نشان دهندۀ ارزش کار شرکت نفت و گاز سرو در تولید و قطع وابستگی از یک سو و از سوی دیگر، نشان دهندۀ ارزش کار کسانی است که از شرکت نفت و گاز سرو خرید کرده اند، همچنین کسانی که این کار شایستۀ تقدیر را ادامه می دهند و قدم در این عرصه می گذارند.
ما در سال ۷۰ تصمیم گرفتیم در مناطق نفت خیز یک سیستم DCS بسازیم. شرکتی که این تجهیز را ساخته شده به ما ارائه می داد، در مناقصه قیمت را ۵۰۰ هزار یورو اعلام کرده بود. بعد که از نیت ما مبنی بر ساخت این سیستم در داخل آگاه شد، مبلغ دیگری را نیز به این هزینه افزود! تقریباً مبلغ ۲۵۰ هزار دلار یا یورو مصالح و مواد میخواست، یک مبلغی هم باید به ریال برای ساخت پرداخت می کردیم. در کمیسیونی که نمایندۀ شرکت خارجی هم حضور داشت، من نزد مدیر وقت رفتم و بیان کردم که ما اگر بخواهیم این محصول را در داخل کشور نیز بسازیم، باید مبلغ ۲۵۰ هزار دلار و مقداری نیز به ریال هزینه کنیم. پس از دیدن این رویکرد، خارجیها به قیمتی ارزان حاضر می شوند این محصول را به ما بدهند و من حاضرم این محصول را با قیمت یک دلار بخرم. ایشان ابتدا موضوع را جدی نگرفت و شوخی پنداشت، اما وقتی در آن زمان جدیت را در من دید، علت را از من جویا شد. من توضیح دادم که تولیدکنندگان خارجی تصور می کنند اگر این دستگاه را ما بسازیم، بازارشان را تعطیل می کنیم و این ساخت داخل، سدی بر مسیر ورود محصول آنها می شود. بنابراین، حاضر هستند محصولشان را به پایینترین قیمت به ما بفروشند، مبادا ما خودمان سازنده شویم. تمام تلاش خارجی ها این است که ما به تولید نرسیم؛ خوشبختانه مدیر وقت نیز از تصیم ساخت داخل استقبال کرد و توانستیم با کمک شرکت های داخلی، این کار را انجام دهیم، به طوری که از سال ۷۸ محصول ساخت داخل در حال سرویس دهی است و به یاری باری تعالی هیچ مشکلی ندارد.
در این مسیر البته مشکلات و موانع زیادی هم در حوزۀ سیاست گذاری و هم در نگاه مدیریت بالادستی وجود داشت. ما در مناقصه های مختلف شرکت می کردیم و اعلام می کردیم که می توانیم DCS را در داخل کشور بسازیم، اما سازنده های داخلی را به مناقصه دعوت نمی کردند. درنتیجه اعلام شد به دلیل اینکه تجربۀ ساخت این سیستم در کشور نیست و نمی توانیم برای این امر مهم ریسک کنیم؛ بنابراین کار را به خارجی ها دادند.
در حالی که اکنون DCS را در ایران یکپارچه سازی یا مونتاژ می کنیم، یعنی تمامی بخش های آن را از خارج می خریم و در داخل سرهم بندی می کنیم. در آن زمان ما این محصول را ساخت داخل کردیم، یعنی صفحه اش طراحی، چاپ، و اشکالات آن برطرف شد، اما متأسفانه سازندگان داخلی نیز ناچار به مهاجرت شدند و متأسفانه این سرنوشتی است که ما، با عدم اعتمادمان به سازندگان داخلی و فرزندان خودمان رقم می زنیم.
بنابراین، حمایت از تولیدکنندۀ داخلی می تواند مسیر سرنوشت یک صنعت را رقم بزند و به قیمت حفظ سرمایه های انسانی توانمند و متخصص در کشور تمام شود؛ موضوعی که ارزشش را دارد. از شرکت هایی که در مسیر تولیدات نفت و گاز سرو، همراه و حامی این شرکت توانا بودند تشکر می کنیم و قدردان فعالان نفت و گاز سرو هستیم که با برگزاری این همایش، فرهنگ و رویکرد خریدهای داخل را ترویج و توسعه می دهند، همچنین از فعالان صنعت پتروشیمی و فعالان این شرکت، نهایت تشکر را داریم.